حدود 25 سال پیش، جان الکینگتون اصطلاح "خط سه گانه" را به عنوان چالشی برای رهبران کسب و کار برای تجدید نظر در سرمایه داری ابداع کرد. قرار بود راه جدیدی رادیکال به جلو ارائه دهد، زیرا کسب و کارها یاد گرفتند که تمرکز خود را صرفاً روی سود نکنند و تمرکز خود را به بهبود زندگی مردم و سلامت کره زمین گسترش دهند. اما 25 سال بعد، این هدف رادیکال تا حد زیادی فراموش شده است، و تفکر "سه گانه پایانی" به یک ابزار حسابداری صرف کاهش یافته است، راهی برای ایجاد تعادل بین مبادلات به جای انجام عملاً متفاوت کارها. امروز، ما همچنان بدون هیچ نشانه ای از کاهش سرعت، از مرزهای سیاره خود پیشی می گیریم. و بنابراین الکینگتون یک مفهوم مدیریتی "یادآوری" را ارائه می دهد. زیرا وقتی پای پایداری به میان می‌آید، زمان آن فرا رسیده است که یا گام برداریم، یا از سر راه خارج شویم.
مفاهيم مديريتي هر چند وقت يكبار توسط افرادي كه آنها را ابداع كرده‌اند به ياد مي‌آورند؟فکر کردن به یک مورد واحد سخت است.
اگر یک محصول صنعتی مانند خودرو از کار بیفتد، سازنده آن را عقب می کشد، آن را آزمایش می کند و در صورت لزوم دوباره آن را تجهیز می کند. در صورت بی توجهی تولیدکنندگان، دولت ها آزمایش های دوره ای ایمنی جاده را انجام می دهند. مفاهیم مدیریت، در مقابل، در محیط‌هایی با مقررات ضعیف عمل می‌کنند که در آن شکست‌ها اغلب در زیر فرش‌های اتاق هیئت مدیره یا هیئت علمی قرار می‌گیرند. با این حال، سیستم‌های مدیریت ضعیف می‌توانند زندگی را در هوا، دریا، جاده‌ها یا بیمارستان‌ها به خطر بیندازند. آنها همچنین می توانند کل مشاغل و بخش ها را در معرض خطر قرار دهند.
با در نظر گرفتن این موضوع، من داوطلب انجام یک فراخوان مفهوم مدیریت هستم: با توجه به 25مین سالگرد «خط سه گانه» در سال 2019، اصطلاحی که در سال 1994 ابداع کردم، یک فراخوان استراتژیک برای انجام برخی تنظیمات دقیق پیشنهاد می کنم.
برای کسانی که با آن آشنایی ندارند، خط پایانی سه گانه یک چارچوب پایداری است که تأثیر اجتماعی، محیطی و اقتصادی یک شرکت را بررسی می کند. پس چرا الان به یاد بیاوری؟به هر حال، از دهه 1990، بخش پایداری به سرعت رشد کرده است، اگرچه با درآمد سالانه حدود 1 میلیارد دلار در سطح جهانی، این بخش غول پیکر نیست. با این حال، تحقیقات بازار نشان می دهد که بازارهای آینده برای محصولات و خدمات آن می تواند بسیار بزرگ باشد - با پیش بینی اهداف توسعه پایدار سازمان ملل برای ایجاد فرصت های بازار بیش از 12 تریلیون دلار در سال تا سال 2030 (و این یک برآورد محافظه کارانه در نظر گرفته می شود).
اما موفقیت یا عدم موفقیت در اهداف پایداری فقط از نظر سود و زیان قابل اندازه گیری نیست. همچنین باید از نظر بهزیستی میلیاردها نفر و سلامت سیاره ما اندازه گیری شود و سابقه بخش پایداری در حرکت سوزن بر روی آن اهداف به طور مشخص مخلوط شده است. در حالی که موفقیت هایی وجود داشته است ، آب و هوا ، منابع آب ، اقیانوس ها ، جنگل ها ، خاک ها و تنوع زیستی همه به طور فزاینده ای مورد تهدید قرار می گیرند. وقت آن است که یا قدم برداریم - یا از راه خارج شوید.
برای این منظور ، اگر ما برنامه پایداری امروز مهندس را معکوس کنیم ، واضح است که یک عنصر قدرتمند از کد ژنتیکی آن خط پایین سه گانه بوده است (به طور متفاوتی به عنوان TBL یا 3BL ارائه می شود).
یک دهه پیش ، اقتصاددان قبلاً در حال اعلام این بود که این اصطلاح به بخشی از واژگان تجاری تبدیل شده است. همانطور که مجله توضیح داد ، این رویکرد ، "هدف از اندازه گیری عملکرد مالی ، اجتماعی و زیست محیطی شرکت در طی یک دوره زمانی است. فقط شرکتی که TBL تولید می کند ، هزینه کامل در انجام تجارت را در نظر می گیرد. "
خوب بله ... اما ایده اصلی هنوز گسترده تر بود و مشاغل را ترغیب به ردیابی و مدیریت ارزش اقتصادی (نه فقط مالی) ، اجتماعی و زیست محیطی - یا نابودی. این ایده سیستم های تزریق شده مانند ابتکار گزارش جهانی (GRI) و شاخص های پایداری داو جونز (DJSI) ، تأثیرگذاری بر حسابداری شرکت ها ، مشارکت ذینفعان و به طور فزاینده ای استراتژی. اما TBL به گونه ای طراحی نشده است که فقط یک ابزار حسابداری باشد. قرار بود تفکر عمیق تر در مورد سرمایه داری و آینده آن تحریک شود ، اما بسیاری از پذیرندگان اولیه این مفهوم را به عنوان یک عمل متعادل می دانستند و یک ذهنیت تجارت را اتخاذ می کردند.
تغییر سیستم
این مفهوم دقیقاً 500 سال پس از انتشار اولین رساله جهان در مورد حسابداری دوطرفه، سنگ بنای تفکر تک خطی، توسط لوکا پاچیولی ظاهر شد. با نگاهی به گذشته، واضح است که ظهور TBL یک نقطه انشعاب است. این به سرعت توسط خطوط پایین دوگانه و چهارگانه، بازده اجتماعی سرمایه گذاری (SROI)، مدل های سرمایه متعدد، حسابداری تمام هزینه، ESG (چارچوبی که سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی را بر عوامل محیطی، اجتماعی و حاکمیتی متمرکز می کند)، سود و زیان محیطی دنبال شد. رویکردی که توسط Trucost، Puma، و Kering، ارزش خالص مثبت، ترکیبی و اشتراکی، گزارش‌دهی یکپارچه، سرمایه‌گذاری تأثیر و اخیراً چارچوب تأثیر اجتماعی کل BCG پیشگام شد. و این حتی قبل از اینکه به مفاهیم نسل بعدی مانند بهره وری کربن، اقتصادهای به اشتراک گذاری و دایره ای یا Biomimicry بپردازیم.
چنین آزمایش‌هایی به وضوح حیاتی است - و معمولاً باعث افزایش راه‌حل‌های بالقوه می‌شود. اما طیف گیج‌کننده گزینه‌هایی که اکنون ارائه می‌شوند، می‌توانند برای کسب‌وکارها انفعالاتی را فراهم کنند. بدتر از آن، ما به‌طور آشکاری نتوانسته‌ایم پیشرفت را در بین این گزینه‌ها، بر اساس تأثیر و عملکرد واقعی آنها، محک بزنیم.
مفهوم TBL همراه با انواع بعدی آن توسط حسابداران و مشاوران گزارش‌دهی گرفته شده و رقیق شده است. اکنون سالانه هزاران گزارش TBL تولید می‌شود، اگرچه مشخص نیست که داده‌های حاصل به روش‌هایی جمع‌آوری و تحلیل می‌شوند که واقعاً به تصمیم‌گیرندگان و سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا اثرات سیستمیک فعالیت‌های انسانی را ردیابی، درک و مدیریت کنند.
اساساً ما یک مشکل فرهنگی سخت در تجارت، مالی و بازار داریم. در حالی که مدیران عامل، مدیران مالی، و سایر رهبران شرکت‌ها بهشت و زمین را حرکت می‌دهند تا اطمینان حاصل کنند که به اهداف سود خود می‌رسند، همین امر در مورد افراد و اهداف سیاره‌شان به ندرت صادق است. واضح است که خط پایین سه گانه نتوانسته است پارادایم خط پایانی واحد را مدفون کند.
اولین یادآوری پایداری
به طور انتقادی نیز، هدف اعلام شده TBL از ابتدا تغییر سیستم بود - فشار دادن به سمت دگرگونی سرمایه داری. هرگز قرار نبود فقط یک سیستم حسابداری باشد. در ابتدا به عنوان یک کد ژنتیکی، مارپیچ سه گانه تغییر برای سرمایه داری فردا در نظر گرفته شده بود، با تمرکز بر تغییرات مهیج، اختلال، رشد نامتقارن (با بخش های ناپایدار به طور فعال کنار گذاشته شده)، و مقیاس بندی راه حل های بازار نسل بعدی.
برای عادلانه بودن ، برخی از شرکت ها در این راستا حرکت کردند ، از جمله آنها نوو نوردیسک دانمارک (که در سال 2004 خود را در اطراف TBL شارژ کرد) ، آنگلو-هلندی یونیلور و کوسترو آلمان. پاتریک توماس ، مدیرعامل اخیراً بازنشسته شرکت دوم ، تأکید کرده است که استفاده صحیح از TBL ، حداقل ، پیشرفت در دو بعد را شامل می شود ، در حالی که سوم بی تأثیر است. زمان آن رسیده است که این تفسیر نه تنها برای تعداد انگشت شماری از مشاغل پیشرو ، بلکه برای همه رهبران مشاغل تبدیل شود.
من یک پرتوی روشن از امید از دنیای پر انرژی شرکت های B را می بینم. حرکت زیادی در آنجا وجود دارد. در حال حاضر حدود 2500 مشاغل در سراسر جهان به عنوان سپاه B تأیید شده اند. همه در اطراف TBL پیکربندی شده اند - اختصاص داده شده است که فقط "بهترین در جهان" بلکه "بهترین برای جهان" است. شرکت های بزرگی مانند Natura برزیل و عملیات آمریکای شمالی Danone اکنون B Corps هستند که سایر شرکت های چند ملیتی با توجه به نحوه پیروی از این پرونده.
با این حال ، برای تغییر واقعاً سوزن ، ما به موج جدیدی از نوآوری و استقرار TBL نیاز داریم. اما حتی اگر شرکت من ، Volans ، با شرکت در مورد اجرای TBL مشورت می کند ، صادقانه بگویم ، من مطمئن نیستم که این کافی باشد. در واقع ، هیچ یک از این چارچوب های پایداری کافی نخواهد بود ، تا زمانی که فاقد سرعت و مقیاس مناسب - هدف رادیکال لازم - برای جلوگیری از همه ما در مرزهای سیاره ای خود باشد.
از این رو نیاز به "فراخوان". من امیدوارم که در 25 سال دیگر بتوانیم به عقب نگاه کنیم و به این موضوع اشاره کنیم زیرا لحظه ای شروع به کار به سمت مارپیچ سه گانه برای ایجاد ارزش ، یک کد ژنتیکی برای سرمایه داری فردا کرد و باعث بازسازی اقتصادها ، جوامع و زیست کره ما شد.
