نسبت ها و اقدامات مالی

  • 2022-06-13

امور مالی و ارزیابی شرکت ها مملو از نسبت ها و اقداماتی است که اغلب نه تنها برای افراد خارجی مبهم است بلکه توسط پزشکان و دانشگاهیان به روش های مختلف (و متناقض) تعریف می شود. جدول زیر تلاش من برای فراهم کردن برخی از منطق اساسی برای وات اندازه گیری است که در وهله اول استفاده, بهترین راه برای تعریف هر اندازه گیری و برخی از نظرات در مورد استفاده و یا استفاده نادرست.

حساب های پرداختنی / فروش (همچنین نگاه کنید به روز قابل پرداخت)

تفاوت بین بازده واقعی کسب شده در یک سرمایه گذاری معامله (سهام, اوراق قرضه, دارایی واقعی) و بازگشت شما انتظار می رود که در این سرمایه گذاری را, با توجه به خطر خود. ریسک داده شده در مورد خاص رگرسیون بازده سهام در برابر بازده بازار برای محاسبه بتا کاپم, به شرح زیر اندازه گیری می شود: (جنسن) الف = نرخ بدون ریسک (1 - بتا) اگر رگرسیون با استفاده از بازده اضافی در هر دو سهام و بازار اجرا شود, رهگیری از رگرسیون الفبای جنسن است.

بازده از هر دو افزایش قیمت و سود سهام و یا جریان نقدی تولید شده توسط سرمایه گذاری در طول یک سال. برای سهام معمولا به این صورت تعریف می شود: (قیمت در پایان سال-قیمت در شروع + سود سهام در طول سال) / قیمت در شروع سال

معمولا با استفاده از رگرسیون بازده سهام در برابر بازده در شاخص بازار اندازه گیری می شود. تعداد می تواند تغییر بسته به مدت زمان مورد بررسی قرار, شاخص بازار استفاده می شود و اینکه شما شکستن بازده به فواصل روزانه, هفتگی یا ماهانه.

بتا برای سهام در واقع می تواند به عنوان نوشته شده است: بتا = همبستگی سهام با بازار * انحراف استاندارد سهام / انحراف استاندارد بازار به عنوان یک نتیجه, برگزاری همه چیز ثابت, بتا برای سهام به عنوان همبستگی خود را با بازار افزایش می یابد. اگر ما انحراف استاندارد سهام ثابت نگه ندارد, گرچه, کاملا ممکن است (و نسبتا رایج) برای یک سهام به یک همبستگی کم و یک بتا بالا (اگر سهام دارای انحراف استاندارد بسیار بالا) و یا یک همبستگی بالا و یک بتا کم (اگر سهام دارای انحراف استاندارد کم.

هزینه پس از مالیات بدهی = هزینه قبل از مالیات بدهی (1-نرخ مالیات حاشیه ای) (نگاه کنید به هزینه بدهی قبل از مالیات و نرخ مالیات حاشیه ای)

هزینه بدهی قبل از مالیات یک شرکت می تواند با گذشت زمان تغییر کند نرخ های بدون ریسک, اسپرد پیش فرض و حتی نرخ مالیات در طول زمان تغییر می کند. ما در حال تلاش برای تخمین یک هزینه تلفیقی بدهی برای همه بدهی های شرکت هستیم. اگر یک شرکت بدهی ارشد و تابع برجسته, سابق خواهد شد که نرخ بهره پایین تر و خطر به طور پیش فرض از سابق, اما شما می خواهم برای تخمین یک هزینه بدهی برای همه از بدهی های برجسته.

هزینه حقوق صاحبان سهام = نرخ بدون ریسک + بتا (حق بیمه ریسک سهام) در یک مدل چند عاملی: هزینه حقوق صاحبان سهام = نرخ بدون ریسک + بتا برای عامل ج * حق بیمه ریسک برای عامل ج (در کل ج)

این تعداد دلار بدهی مورد استفاده برای هر دلار حقوق صاحبان سهام را اندازه گیری می کند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت بدهی به سرمایه مرتبط هستند. در حقیقت, بدهی/حقوق صاحبان سهام = (د/(د+ه))/ (1 - د/(د+ه)) بدین ترتیب, اگر بدهی به سرمایه است 40%, بدهی به حقوق صاحبان سهام است 66.667% (.4/.6) در شرایط عملی از نسبت بدهی به سرمایه در محاسبه هزینه سرمایه و بدهی به حقوق صاحبان سهام به اهرم بتا استفاده می شود.

استهلاک و استهلاک حسابداری معمولا بازتاب خوبی از کاهش اقتصادی نیست زیرا انتخاب های استهلاک بر اساس قوانین و ملاحظات مالیاتی انجام می شود. در نتیجه, شما ممکن است نوشتن کردن بیش از حد از برخی از دارایی ها و بیش از حد کمی از دیگران. در حالی که استهلاک یک هزینه حسابداری است اما هزینه نقدی نیست. با این وجود می تواند مالیات را تحت تاثیر قرار دهد زیرا از مالیات کسر می شود. سود مالیاتی حاصل از استهلاک در هر سال معین را می توان به صورت زیر نوشت: سود مالیاتی حاصل از استهلاک = استهلاک * استهلاک نرخ مالیات حاشیه ای اگر کسر مالیات باشد همان اثر را دارد اما اغلب اینطور نیست. برای مثال استهلاک حسن نیت به طور کلی سود مالیاتی ایجاد نمی کند. یک نکته پایانی. اکثر شرکت های ایالات متحده مجموعه های مختلفی از کتاب ها را برای اهداف مالیاتی و گزارشگری نگهداری می کنند. چه چیزی شما را به عنوان استهلاک در گزارش سالانه از استهلاک مالیاتی منحرف خواهد شد.

نسبت پرداخت سود سهام به طور گسترده ای به دنبال پروکسی برای چشم انداز رشد شرکت و محل در چرخه زندگی است. شرکت های با رشد بالا, در اوایل چرخه زندگی خود, به طور کلی نسبت پرداخت بسیار کم یا صفر دارند. همانطور که بالغ می شوند تمایل دارند بیشتر پول نقد را به سرمایه گذاران بازگردانند و باعث افزایش نسبت پرداخت می شوند. در بسیاری از بازارهای, به عنوان شرکت انتخاب کرده اند برای تبدیل به بازخرید سهام به عنوان یک جایگزین برای سود سهام, این نسبت کمتر معنی دار تبدیل شده است. یک راه برای انطباق با نسبت پرداخت افزوده: نسبت پرداخت افزوده = (سود سهام + بازپرداخت) / سود خالص

مالیات قابل پرداخت / درامد مشمول مالیات

معمولا در بخش هایی با سرمایه گذاری های زیربنایی بزرگ استفاده می شود که می تواند با هزینه های استهلاک کاهش یابد. اجازه می دهد تا برای مقایسه شرکت هایی که گزارش زیان های عملیاتی و واگرا به طور گسترده ای در روش استهلاک استفاده می شود. همچنین مضربی است که توسط خریدارانی که می خواهند از بدهی قابل توجهی برای تامین مالی خرید استفاده کنند استفاده می شود. پول نقد از ارزش شرکت خارج می شود زیرا درامد حاصل از پول نقد بخشی از ابیتدا نیست. با این حال, همان را می توان از هلدینگ اقلیت در شرکت های دیگر گفت - درامد از این هلدینگ است بخشی از ابیتدا نیست - و ارزش تخمینی از این هلدینگ باید توری نیز. با منابع اکثریت, تثبیت است که به شرح زیر ایجاد یک مشکل متفاوت: ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شامل تنها بخشی از شرکت های تابعه متعلق به پدر و مادر اما همه از اعداد دیگر در محاسبات منعکس کننده تمام شرکت های تابعه. این باید توضیح دهدکه چرا منافع اقلیت به شمارنده اضافه می شود.

ارزیابی بازار از ارزش دارایی های عملیاتی به عنوان درصدی از عواید شرکت.

برای تولید بازده اضافی. شما باید چیز خاصی را روی میز بیاورید. برای شرکت های, این ممکن است از یک نام تجاری, اقتصاد مقیاس و یا ثبت اختراع. برای سرمایه گذاران, این مشکل تر است اما می توان به اطلاعات بهتر ترسیم, تجزیه و تحلیل بهتر و یا نظم و انضباط بیشتر از دیگر سرمایه گذاران.

نسبت پوشش بهره = کسر / هزینه بهره

در حالی که حسابداران و مقامات مالیاتی بین اجاره های عملیاتی و سرمایه ای تمایز قایل می شوند اما از نظر مالی بسیار شبیه به هم هستند. اگرچه تعهد اجاره را می توان به عنوان وام متمرکزتر (زیرا به دارایی یا سایت منفرد گره خورده است) و انعطاف پذیرتر (یک شرکت می تواند اجاره فردی را بدون اعلام ورشکستگی رها کند) نسبت به بدهی معمولی در نظر گرفت. بهترین روش استفاده از هزینه قبل از مالیات بدهی به عنوان نرخ تخفیف و تعهدات اجاره بعدی تخفیف به امروز برای دریافت ارزش بدهی برای اجاره های عملیاتی است. این امر همچنین یک دارایی اجاره ای ایجاد می کند که باید استهلاک شود. در نتیجه باید درامد عملیاتی تعدیل شود: درامد عملیاتی تعدیل شده = درامد عملیاتی + هزینه اجاره سال جاری - استهلاک دارایی اجاره شده

تخمین بازار از ارزش سهام در یک شرکت.

افزایش سود در کلیه هزینه ها (عملیاتی و مالی) محصولات و خدمات فروخته شده توسط شرکت را اندازه گیری می کند.

حاشیه خالص به طور گسترده ای در بخش ها و حتی در یک بخش به طور گسترده ای در بین شرکت ها به عنوان بازتابی از استراتژی قیمت گذاری اتخاذ شده توسط شرکت متفاوت است. برخی از شرکت ها استراتژی های کم حاشیه و حجم بالا را اتخاذ می کنند در حالی که برخی دیگر به دنبال استراتژی های با حاشیه بالا و کم حجم هستند. همانطور که ما می خواهیم بهترین ها را از هر دو جهان دریافت کنیم - حاشیه های بالا و حجم بالا - معمولا غیر ممکن است. حاشیه خالص نیز چقدر بدهی شما انتخاب می کنید به استفاده از صندوق عملیات خود را تحت تاثیر قرار خواهد شد. افزایش بدهی منجر به افزایش هزینه های بهره و کاهش سود خالص و حاشیه خالص خواهد شد.

سرمایه در گردش غیر نقدی = موجودی + سایر دارایی های جاری + حساب های دریافتنی-حساب های پرداختنی-سایر بدهی های جاری [دارایی های جاری به استثنای پول نقد - بدهی های جاری به استثنای بدهی های دارای بهره)

سود یا سود عملیاتی قبل از سود و مالیات

حاشیه عملیاتی پس از مالیات = کسر (1-تی) / فروش

قیمت هر سهم/ سود هر سهم (یا) سرمایه بازار/ سود خالص

(مشاهده بازده سود)

نسبت قیمت به فروش

بتا^2 * واریانس بازار/ واریانس سهام (دارایی) (معمولا خروجی از رگرسیون بازده سهام (دارایی) در برابر بازده بازار)

نرخ سرمایه گذاری مجدد شرکت مشابه نرخ سرمایه گذاری مجدد حقوق صاحبان سهام است (که میزان سرمایه گذاری مجدد سهام در تجارت را اندازه گیری می کند). تفاوت اصلی این است که شما به کل سرمایه گذاری مجدد نگاه می کنید نه فقط به بخش سهام سرمایه گذاری مجدد و عواید عملیاتی پس از مالیات به جای سود خالص. مانند نرخ سرمایه گذاری مجدد سهام, این عدد می تواند منفی باشد, که در این صورت شرکت در حال کاهش سرمایه سرمایه گذاری شده در تجارت است, یا بیشتر از 100%, که در این صورت سرمایه تازه جمع می کند.

1-نسبت پرداخت سود سهام

در حالی که برخی تحلیلگران از این نسبت به جای بازده سرمایه استفاده می کنند, یک تفاوت اساسی وجود دارد: سرمایه سرمایه گذاری شده = بدهی + حقوق صاحبان سهام - پول نقد = کل دارایی ها - پول نقد - بدهی های جاری غیر بدهی در اثر, سرمایه سرمایه گذاری شده شامل همه دارایی ها نمی شود; به صراحت پول نقد را حذف می کند و شامل سرمایه در گردش غیر نقدی می شود (که تفاوت بین دارایی های جاری غیر نقدی و بدهی های جاری غیر بدهی است). اگر شما برنامه ریزی در مقایسه بازگشت به هزینه سرمایه بیشتر سازگار اندازه گیری بازگشت سرمایه سرمایه گذاری شده است

کسر (1-تن) / (واژگونی بدهی + واژگونی حقوق صاحبان سهام-وجه نقد) درامد عملیاتی معمولا از جدیدترین دوره زمانی است و اعداد موجود در مخرج یا از شروع این دوره است یا یک مقدار متوسط در طول دوره.

انحراف معیار در ارزش کل شرکت (ارزش بازار بدهی به علاوه حقوق صاحبان سهام)

بتا بدون بتا = بتا اهرمی / (1 +(1-نرخ مالیات) (نسبت بدهی/حقوق صاحبان سهام))

تفاوت اصلی بین این مضرب و مضرب سرمایه ای برقی/سرمایه گذاری شده در این است که وجه نقد هم در شمارنده و هم در مخرج گنجانده شده است. اگر ما فرض کنیم که یک دلار در معاملات نقدی در نزدیک به یک دلار, این اثر هل دادن ارزش دارند/نسبت سرمایه نزدیک به یک از برق/سرمایه سرمایه گذاری.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.