پست من از دیروز شاید به اندازه کافی مشخص نبود ، بنابراین بگذارید یک سناریوی ممکن را بیان کنم که در آن ارزش بیت کوین (و سایر ارزهای رمزنگاری شده) از هم پاشیده شود. برای اهداف استدلال ، بیایید بگوییم که یک سال از این پس بیت کوین 500 دلار قیمت دارد. سپس شما می خواهید برخی از بیت کوین ، بگذارید برخی از داروها را بخریم. و شما پیدا می کنید که کسی مایل به فروش بیت کوین با قیمت 500 دلار است.
اما پس از آن شرکت QuitCoin با الگوریتم خود همراهی می کند و به شما پیشنهاد می دهد QuitCoin را با قیمت 400 دلار بفروشد. آیا هرگز چنین پیشنهادی را قبول خواهید کرد؟خوب ، Quitcoin "ارزان تر" است ، اما مطمئناً ممکن است شما را در طرف دیگر معامله نیز کمتر خریداری کند. بازرگانان Quitcoin این موضوع را درک می کنند ، و بنابراین آنها فشارهای تورم را به الگوریتم ایجاد کرده اند ، بنابراین انتظار دارید که Quitcoin به مرور زمان افزایش یابد ، به اندازه کافی برای اینکه شما بخواهید آن را نگه دارید. بنابراین شما مقداری Quitcoin تازه ذوب شده را با قیمت 400 دلار خریداری می کنید ، و قیمت آن خیلی سریع بالا می رود ، در این مرحله داروها را با آن خریداری می کنید.(توجه داشته باشید که سازندگان cryptocurrency ، به دلایل حداکثر سود ، خود را از هزینه های معدن پیش فرض معاف می کنند و بنابراین به دست می آورند که از کلیت اولیه استفاده می کنند ، که بخشی از کل ارزش جدید آنها ایجاد می شود و با به اشتراک گذاشتن برخی از آن seigniorage با بازار ایجاد می کنند. پذیرندگان اولیه.)
بیایید بگوییم که این هزینه برای شرکت QuitCoin 50 دلار برای هر واحد بازاریابی برای هر داوری از این طبیعت هزینه دارد.(از طرف دیگر می توانید این مبلغ را به عنوان نشان دهنده مزیت ارز ذخیره طبیعی بیت کوین فکر کنید.) در این حالت هم شرکت و هم خریداران Quitcoin با قیمت انتقال اولیه 400 دلار بهتر هستند و مردم آن رسانه جدید را ترجیح می دهند. با گذشت زمان ، قیمت بیت کوین در پاسخ به رقابت باید به حدود 450 دلار سقوط کند.
اما البته داستان به همین جا ختم نمی شود. در کنار Spitcoin همراه است و پیشنهاد می دهد برخی از رسانه های پرداخت را با قیمت 300 دلار به شما بفروشد. Rat-FaceGitCoin با 200 دلار معامله را به شما پیشنهاد می دهد. Zitcoin هنوز ارزان تر است. و غیره
پس از بحث و گفتگو بازار ، به نظر می رسد قیمت cryptocurrency غالب در حدود 50 دلار تعیین شده است ، یا هزینه های بازاریابی که توسط رقبای بالقوه آن روبرو است. و به همین ترتیب اجاره های موجود در قسمت عرضه خسته شده اند.
بنابراین یک قضیه جدید وجود دارد: ارزش Witcoin باید در تعادل برابر با هزینه های بازاریابی رقبای بالقوه خود باشد.
این قضیه حتی اگر شما نسبت به تقاضای بازار بسیار خوش بین باشید و فکر کنید که مادربزرگ ها روی آن وارد می شوند. در حقیقت ، هرچه شبکه تقاضای بزرگتر باشد ، ممکن است هزینه بازاریابی حاشیه ای کمتر باشد - کمی شبیه به تلفن های همراه - و این بدان معنی است که حتی ارزیابی های کمتری برای رمزنگاری غالب نیز وجود دارد.
(این یک سؤال جالب است که در اینجا چه هزینه ای ثابت ، حاشیه ای و متوسط به نظر می رسد. احتمالاً شرکت کنندگان در بازار هیچ رمزنگاری را که در نهایت و قابل اعتبار در عرضه ثابت نیست ، نمی پذیرند ، بنابراین برای یک رمزنگاری خاص هزینه حاشیه بازاریابی بیشتر در بعضی مقاطعبی نهایت می شود. هزینه حاشیه ای برای بازار به طور کلی شاید (عمدتا) هزینه ثابت راه اندازی یک شرکت جدید تولید کننده رمزنگاری ، که بلوک های رمزنگاری را صادر می کند ، و ما می توانیم به همان اندازه ثابت فکر کنیم که تقریباً ثابت است. cryptocurrency با ورود بیشتر گسترش می یابد. در هر صورت این موضوع مستحق توجه بیشتر است.)
توجه داشته باشید که "خوش بینانه تر" در مورد بیت کوین هستید ، احتمالاً باید نسبت به رقبای آینده خود نیز خوش بین باشید. این بدان معناست که قضیه وارد می شود و شما باید خرس با قیمت بیت کوین باشید. مسلماً این خرس های مربوط به عملکرد عمومی ارزهای رمزنگاری شده است که باید با قیمت بیت کوین صعودی باشند زیرا الف) ما می دانیم که بیت کوین قبلاً وجود دارد ، و ب) ما باید این موجودیت را به عنوان یک نوع غیر منتظره و غیرقابل تکرار در نظر بگیریم. با این حال ، شیاطین معمول وابستگی خلق و خوی ما را از چنین قوام استدلال انکار می کند ، و گاوهای رمزنگاری شده اغلب گاوها نیز با قیمت بیت کوین هستند ، زیرا بسیاری از ما قوام خلق و خوی را ترجیح می دهیم!
در تئوری
اکنون ، از نظر تئوریک ، ممکن است شما اعتقاد داشته باشید که قیمت فعلی بیت کوین دقیقاً آن هزینه های بازاریابی رقبای بالقوه را منعکس می کند و بنابراین تعادل فعلی پایدار یا نیمه پایدار است. شاید چنین باشد ، اما من به این شک دارم. ارزش فعلی بیت کوین برجسته حدود 20 میلیارد دلار است و به نظر نمی رسد که این ایده تقریباً هزینه زیادی داشته باشد. و اکنون که می دانیم ارزهای رمزنگاری شده به نوعی می توانند "کار کنند" ، به نظر می رسد بازاریابی یک رقیب ممکن است آسان تر باشد.(توجه داشته باشید که با توجه به ماهیت آن ، برخی از نواقص بیت کوین که به طور دائم در سیستم ساخته شده اند وجود دارد ، نواقصی که یک رقیب می تواند بر آنها بهبود یابد. علاوه برمحصول بهبود یافته LegitCoin و به آن تقویت بزرگی می شود.)
شما می توانید به آن 20 میلیارد دلار فکر کنید - یا شاید فقط بخشی از آن؟- در صورتی که بتوانید با یک رقیب موفق بیت کوین روبرو شوید ، به عنوان یک اقدام بسیار ناچیز از این جایزه که باید به دست آورد. حتی کسری از این مبلغ تلاش واقعی را برانگیخته است.
به طور خلاصه ، ما هنوز در شرایطی قرار داریم که داوری سمت عرضه از طریق ارزش بیت کوین کار نکرده است. و این یک دلیل است - در میان دیگران - چرا من انتظار دارم که ارزش بیت کوین سقوط کند - بسیار.
من از برد دلونگ بخاطر پرس و جو و تجزیه و تحلیل ایمیل که باعث ایجاد این پست وبلاگ شد ، تشکر می کنم.
ضمیمه: شاید من یک پست دیگر را در مورد تعصب کاهش انتظار ممکن در هر cryptocurrency بنویسم ، با توجه به اینکه تغییرات قیمت مورد انتظار معمولاً در زمان حال فشرده می شود و نرخ کلی برابری بازده باید نگه داشته شود. و این سؤال که یک صادرکننده اولیه چقدر می تواند خود را از هزینه های استخراج معدن به عنوان شکلی برای برداشت مجدد از پیشرو معاف کند. و روش حداکثر سود برای به اشتراک گذاری این سودها با پذیرندگان اولیه. این دو موضوع حلق آویز با توجه به تجزیه و تحلیل در اینجا ، علاوه بر ماده ساختار هزینه مورد بحث در پرانتز فوق است. و اکنون به Reread Kareken و Wallace (1981) بروید."=/∞" من فکر می کنم شخص باید در اینجا بگوید.